loading...
بغض جبهه
hassan-mansouri بازدید : 36 جمعه 31 خرداد 1392 نظرات (0)

 






سال 1339 ه ش در شهر مقدس قم به دنیا آمد و 24 سال بعد درکردستان به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد . در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی ،هنگام پخش اعلامیه و نوار ،مورد اصابت گلوله مزدوران رژیم قرار گرفت و به شدت مجروح شد . و این جراحات باعث شد یک پای ایشان مقداری کوتاه شود . پس از انقلاب نیز هنگامی که ایشان مشغول آموزش نظامی به نیروها بودند ،از ناحیه پا ی سالم خود به شدت شکستگی استخوان پیدا می کند و به همین دلیل تا لحظه شهادت از ناحیه پاهای خود ناراحتی و مشکل داشتند .علی رغم مخالفت مسئولان با حضور ایشان در «کردستان» به دلیل وضعیت جسمانی وی ،او بی توجه به هشدار ها و توصیه ها به همراه شهیدان« بروجردی »،«کاظمی»، «محمود کاوه» و «علی گنجی زاده» عازم «کردستان» شد و تیپ ویژه شهدا را که بعد ها تبدیل به لشگر شد .پایه گذاری نمودند و تا سال 63 در سمت فرماندهی عملیات و قائم مقام تیپ مشغول فعالیت بود . پس از شهادت وی تلاش خانواده اش برای یافتند وصیتنامه از او به نتیجه نرسید .تا اینکه شهید «محمود کاوه» در خواب شهید« قمی» را می بیند و «علی» به او می گوید که وصیت نامه ام لای یکی از کتاب هایم قرار دارد و نام کتاب را نیز به شهید« کاوه» می گوید .شهید «کاوه» به منزل او در پیشوای ورامین می رود و وصیت نا مه ای را که در زیر می خوانید در میان اوراق همان کتاب می یابد .

علی را در قطعه 24 به خاک سپردند ،بالای قبر چمران و کنار قبر حاجی پور . همان جایی که بار ها رویش نشسته و به برادرش گفته بود :یک روزی مرا درست همان جا دفن خواهند کرد . پدرش که امام جمعه پیشوای ورامین بود تا چندی پیش ،هر شب جمعه بر سر مزار فرزندش روضه ابا عبد الله می خواند .اینک آن روحانی آزاده به دیار باقی شتافته ،امید است که با فرزند مجاهد خود محشور شود .

علی را تهدید کرده بودند اگر به کردستان بروی حقوقت را قطع می کنیم ،اما او رفت و پس از شهادتش معلوم شد حتی یک بار برای گرفتن حقوق ،اقدام نکرده است .

 

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با درود به روان پاک شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی ،بخصوص شهدای مظلوم و گمنام کردستان ،با لا خص شهید مظلوم بروجردی و شهید ناصر کاظمی و شهید گنجی زاده ،قبل از هز چیز از برادران یا خواهرانی که وصیت نامه حقیر را می خوانند عاجزانه تقاضا دارم که از خداوند متعال درخواست آمرزش گناهانم را بنمایند . در دعاها و نیایشهایتان و در مجالسی که روضه ابا عبد الله (ع) خوانده می شود و شما به یاد مظلومیت و غریبی سید الشهدا اشک می یریزید و دلتان می شکند ،خدا را به مظلومیت و غریبی حسین (ع) قسمش بدهید که گناهان مرا ببخشد و از سر تقصیراتم بگذرد . اما بعد ،هر کس از من طلب دارد قرضم را ادا کنید و هر کس هم از من طلب دارد ،مدیون می باشد که اظهار نکند . از کلیه رزمندگان کردستان که با جیره خواران شرق و غرب می رزمند تقاضا دارم که با مردم ،رئوف و مهربان باشند و از کلیه برادرانی که مدتی در منطقه کردستان بودند و تجربه ای کسب کرده اند تقاضا مندم که همچون شهید بروجردی ها و کاظمی ها که چون کوه در کردستان با تمام کمبود ها و نارساییها و سختیها و مشکلات ساختند و تا آخرین نفسهایشان در این منطقه محروم ماندند و شهید شدند ،تا از بین بردن آخرین نفر ضد انقلاب در منطقه بمانند و خدمت به این منطقه محروم بنمایند .مردم را از یوغ ستم این جنایات پیشگان آزاد نمایید .اگر جنازه ام پیدا شد در بهشت زهرا دفن کنید و هر گاه بر سر مزارم برای فاتحه خوانی آمدید روضه ابا عبد الله بخوانید تا به خاطر اشکهایی که به یاد مظلومیت حسین (ع) ریخته می شود .خدا از سر تقصیراتم در گذرد .

و السلام علی قمی کردی

برچسب ها شهید علی قمی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 45
  • بازدید کلی : 1,492